اولویت تاچ شدن گپ لول ها

این موضوع بحث بسیار جذابی هست و همانطور که قطعا تا حالا خیلی ها متوجه این موضوع شده اند بازار برخلاف انتظار ما لول های یک روز را طی همان روز تاچ نمی کند در ادامه روند جاری جهت تکمیل لولهای از قبل باقی مانده حرکت می کند.

آیا الویت تاچ شدن این نقاط قابل تعیین است ؟

جواب هم آری هست هم خیر !

اولویت تاچ شدن قیمت ها – طبق مشاهدات انجام شده روی سرورهای محاسباتی ، براساس تاچ شدن به محض ایجاد است. آمارهای موجود در سایت هم وقتی نشان می دهد که بیش از نیمی از سطوح اعلام شده در کمتر از یک روز تاچ می شوند گویای همین موضوع است.

اما موضوع به همین سادگی نیست که ما یکسری نقاط را داشته باشیم و پشت سر هم بتوانیم پوزشن بگیریم . اگر چنین بود که دیگر بازار از کنترل خارج میشد و هرکسی با داشتن این نقاط میتوانست میلیاردها دلار سود بسازد و نظام تمام بازارهای مالی از هم فرو می پاچید.

اما آیا دستهایی پشت پرده هستند که اجازه سود کردن را به ما نمی هند؟

قطعا به شما اعلام می کنیم که خیر هیچ دست پنهانی در بازار وجود ندارد ، اما عاملی در بازار وجود دارد که ماهیت اصلی بازارهای مالی است به نام عرضه و تقاضا که در ادامه تاثیراتش در بازار را توضیح می دهیم.

 

عامل عرضه و تقاضا و تاثیراتش در بازار

باید اول توضیحاتی در مورد Liquidity Provider ها بدهیم و اساس انجام معاملات در بازار فارکس. البته جهت سهولت در توضیح موضوع علیرغم وجود اشکالات فنی سعی شده تا توضیحات کاملا ساده و گیرا مطرح شود.

همانطور که می دانید فرایند ورود و خروج به معاملات در بازار به آن صورتی که ما در متاتریدر می بینیم نیست !
یعنی برای خروج از معاملات ما در بازار مفهومی به نام Close نداریم بلکه وقتی پوزشن خریدی ایجاد می شود با پوزشن فروش تسویه می شود و وقتی پوزشن فروشی ایجاد می شود با پوزشن خرید تسویه می شود که در پلتفرم متاتریدر به صورت Close نمایش داده می شود.

بنابراین دریافتیم که به ازای معاملات خرید ما باید معاملات فروشی وجود داشته باشد و برعکس.
این امر بیانگر چه موضوعی است ؟ یعنی Liquidity Provider ای که به بروکر شما سرویس می دهد باید معامله ای داشته باشد که بتواند بدون سود و ضرر آن را به شما تخصیص دهد. اما معامله یک تریدر خرد به فرض یک لات است که با لوریج ۱به ۱۰۰ در حدود ۱۰۰۰ دلار می شود. و این مقدار عددی بسیار بسیار ناچیز در دریای شناور سرمایه های موجود در این بازار است و یک سرویس دهنده نمی تواند به ازای تک تک این معاملات خرد معاملاتی در بازار ایجاد کند.

آنچه که در واقعیت این بازار رخ می دهد این است که LP ها در مناطق مختلفی خرید و فروشهایی دارند که طرفشان بانکها و LP های دیگر است در واقع یک سبد ارزی بسیار بزرگ دارند. دارایی های بانکها و LP ها هم همگی به صورت تک ارز بوده  و مفهومی به اسم جفت ارز ندارند یعنی مجموعه ای از میلیاردها دلار امریکا ، پوند انگلیس ، یورو و غیره – که به دقت خریداری و مدیریت می شوند که چگونگی این امر از حوصله این مطلب خارج است و همین تنوع به ما امکان انجام معاملات مختلف بر روی برابری جفت ارزها را می دهد.

معاملات LP ها غالبا مجموعه ای از سودها و ضررها را برای این مجموعه ها می سازد که مجموعه تحلیلگران آن سازمان وظیفه به حداقل رساندن ضرر حجم بسیار بالایی از معاملات در نقاط مختلف بازار را بر عهده دارند و اگر بتوانند حتی این مجموعه عظیم را علاوه بر بالانس نگه داشتن کمی هم مثبت کنند مشمول پاداشهای زیادی می شوند زیرا در سرمایه های بسیار بزرگ درصد بسیار کم هم مبلغ قابل توجهی است.

اصل در این سازمان ها ۱- بر ثابت نگه داشتن ارزش دارایی ارزی ۲- کسب هرچه قدر سود با ریسکی نزدیک به صفر است.

پس متوجه شدیم LP ها در نقاط مختلف بازار خرید ها و فروشهایی را انجام می دهند و به دلیل اختلاف حجم قابل توجهی که دارند ما با استفاده از مکانیزمی که اسمش را گپ لول گذاشتیم که همان اختلاف حجم معاملاتی است رد پای ورود این سرمایه های بزرگ را شناسایی می کنیم.

 

اشباع خرید و اشباع فروش

از سوی دیگر بحث بسیار مهمی وجود دارد تحت عنوان اشباع خرید و اشباع فروش در بازار

هیچ مجموعه ای چه بانک چه LP ها نمی توانند همیشه خریدار مثلا دلار باشند یا همیشه فروشنده ارزی باشند بلکه همیشه باید توازنی در سبدهایشان ایجاد کنند که ریسک آنها را به حداقل برساند دقیقا به همین دلیل پس بعد از مدتی شروع به تسویه معاملاتشان و متعادل ساخت سبد ارزی خود می نمایند.

وقتی که مثلا یک LP مقدار دلارش بیش از اندازه نیازش بشود دلار مازاد خود را در شبکه بانکی جهانی عرضه می نماید که طی این اقدام با توجه به افزایش عرضه دلار ، ارزش دلار آرام آرام کاهش می یابد و جفت ارزهای وابسته به دلار تغییراتی را شاهد خواهند بود ، مثلا جفت ارز دلار/ین ژاپن شاهد کاهش برابری و پوندانگلیس/دلار شاهد افزایش برابری خواهد بود و برعکس این موضوع هم در جهت خرید یک ارز و افزایش تقاضا و بالطبع افزایش ارزش آن وجود دارد.

این موضوع فلسفه ایجاد اندیکاتورهای تعیین اشباع بازار است که همه به خوبی میدانیم هیچ کدام در بازارهای مختلف نتیجه قابل قبولی ندارند اما علت به وجود آمدن این دیدگاه اشباع خرید و اشباع فروش این بوده است که دریابیم بزرگان بازار به چه صورت بازی خواهند کرد و قدم بعدی آنها را حدس بزنیم.

مشکل دیگر اندیکاتور (همه اندیکاتورها) ، ثابت بودن دوره آنهاست که کاملا ناقص و محدود است زیرا دلیلی وجود ندارد که همیشه مثلا وضعیت یک LP به ازای دوره های فرضا ۵ روزه یا ۱۴ روزه به وضعیت اشباع برسد و این موضوع کاملا تصادفی و متاثر از عرضه و تقاضای موجود در بازار می باشد.

با تمام این توصیفات متاسفانه باید بگوییم که ما اگرچه ممکن است در برخی شرایط بتوانیم اولویت حرکت قیمت به سمت نقاط را مشخص کنیم اما این درصد شاید در کمتر از نیمی از زمان بازار باشد.

ما فقط می توانیم رد پای حرکت کارگزاری ها ، بانکها و LP  ها را در بازار شناسایی کنیم که به کمک گپ لول این اتفاق با بیشتر دقت ممکن رخ می دهد و در کنارش باید با شناسایی روند حاکم بر بازار تشخیص بدهیم که کدام سطوح در حال تسویه هستند.

پس روشن شد که ما تریدرهای خرده پا در کجای این بازار جای داریم و متاسفانه برخلاف نظر همه که دنبال پیش بینی های عجیب غریب از آینده بازار هستند باید بپذیریم هیچ کس نمی تواند آینده بازار را به درستی و دقت بالایی پیش بینی کند و فقط میتوانیم دنباله روی عرضه و تقاضایی باشیم که در این بازار رخ میدهد.

 

اگر بدانیم در چه نقاطی قرار است تسویه ها صورت بگیرد و بتوانیم تشخیص دهیم که الان وضعیت ارزها در وضعیت اشباع هستند یا نه و یا اینکه جهت حدودی حرکت بازار را درست تشخیص بدهیم میتوانیم از این بازار کسب سود کنیم.

بنا بر توضیحات فوق قطعا متوجه شده اید که علت اینکه تمام سیستمهای معاملاتی که برگذشته بازار استوار هستند چه سیستم های اندیکاتوری و چه حتی حمایت و مقاومت های تکنیکی که اگرچه در ظاهر جذاب هستند اما در واقع بارها و بارها دیده ایم که بازار آنها را شکسته و به سمت اهداف خودش حرکت کرده ، نمی توانند به صورت مستمر یک سودآوری نسبی داشته باشند همین امر هست که از واقعیت بازار فاصله زیادی دارند و پیرو نتیجه عرضه و تقاضا یعنی قیمت هستند آنهم تازه با یک دوره اختلاف مثلا ۱۰ یا ۲۰ کندله!  درصورتی که ما در گپ لول صحبت از ذات بازار یعنی همان عرضه و تقاضا داریم.

نمودارهای مختلف روانشناسی و غیره – در معاملات هم که نشان میدهند وقتی بازار مثلا صعود خودش را تکمیل کرده و ما تازه قصد وارد شدن به بازار را داریم همین است که ما هیچ وقت نتوانسته ایم دست بازیگران بزرگ را بخوانیم و تشخیص بدهیم که جریان بازار به چه دلیل ، به کدام جهت و برای چه هدفی در حرکت است که این امر در گپ لول تا حد زیادی قابل تعیین و تشخیص شده است.

ضمنا قویا پیشنهاد میکنیم کمی نگاه خودمان را به بازاری به این عظمت تغییر بدهیم و تصور نکنیم که با یک فلش خرید و فروش یک اندیکاتور در این بازار موفق میشویم.

متاسفانه چون آنقدر روشها و ابزارهای ساده لوحانه در این بازار دیده ایم ، متاسفانه فکر میکنیم که بازار فارکس به همین سادگی است و هنگامیکه روشی قوی ارائه میشود که نگاهی مفهومی به بازارهای مالی دارد و دقیقا روی اصل و ذات بازار دست میگذارد و سعی میکند واقعیات پیچیده بازار را به ساده ترین و قابل استفاده ترین شکل ممکن مطرح نماید به نظر عجیب و غیرکاربردی به نظر می رسد اما اگر کسی به استفاده از آن مسلط شود قطعا بی نیاز از هیچ ابزاری می تواند از این بازار کسب سود کند.

در گپ لول شما به ماهیت بازار دسترسی دارید یعنی ردپای بازیگران اصلی بازار با استفاده از عرضه و تقاضاهایی که به طور غیرمعمول ایجاد میکنند و در آینده تسویه خواهند شد.

موفق باشید

 

 

 

ما بصورت روزانه اهداف آینده بازار را ارائه می کنیم :

آمارهای چند ساله نشان می دهند که این اهداف در ۹۸% موارد تاچ شده اند !

تمامی آمارها در سایت ما بصورت رایگان در دسترس شماست ، آنها را بررسی کنید .

 

لینک کانال :                               t.me/GAPLEVEL

سایت ما:                                  www.gaplevel.com

ادمین :                                     محمد هورزاد

ارتباط با ادمین :                         t.me/Hoorzad2